Sequels: Hollywood آنها را دوست دارد و طرفداران فیلم دوست دارند از آنها شکایت کنند. این تصور کلی وجود دارد که صنعت فیلم ایده های جدیدی ندارد. از این گذشته ، استودیوها با پیش فرض ها ، تصورات مجدد و دنباله های مستقیم به حق رای دادن بزرگ و کوچک با سرعت نگران کننده در طی سال ها ، پمپاژ می کنند. با این که استودیوها ناامید شده اند تا حتی زیر بنای مفاهیم ترسناک را برای یک ترساندن خون ترسناک تر فشار دهند ، عاقبت سینمای هالیوود مانند ژانر وحشت بسیار گسترده است.

مثل همه کرایه ژانرها ، هر داستان ترسناک شایسته عاقبت نیست و اکثر دنباله های فیلم ترسناک که ساخته می شوند ، نمی توانند در کنار فیلم هایی که از آنها الهام گرفته است ، زندگی نکنند. البته در این سالها چند الماس یافت شده است که در دنباله های خونین و خفه کننده فیلم های ترسناک وجود دارد ، بنابراین بیایید نگاهی به برخی از بزرگواران همه زمانه بیندازیم. در ادامه بخوانید تا بدانید کدام یک از موارد مورد علاقه شما (ahem) را کاهش داده است.

بیگانگان (1986)

وقتی ریدلی اسکات در سال 1979 چیلر تنظیم شده فضای خود را بیگانه به روی پرده بزرگ آورد ، این فیلم کاملاً به معنای واقعی کلمه تعریف این فیلم ترسناک را تغییر داد. به حدی که بسیاری از تحسین کنندگان نمی توانند تصور کنند که مخلوط تقریبا بی عیب و نقص موجود اسکات از ویژگی های موجودات وحشتناک علمی تخیلی و گوتیک ممکن است بر او بهبود یابد.

این گفته می شود ، یک نوع عاقبت اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. خوشبختانه ، یک کارگردان جوان جوجه کشی به نام جیمز کامرون (داغ موفقیت Terminator) در مورد دنباله بیگانه فکرهای خودش را داشت و او بیشتر از این مشتاق بود که چرخش خودش را روی تریلر زنونورف اصلی blisteringly اصلی اسکات قرار دهد.

عنوان ساده بیگانگان ، دنباله کاملاً پیش بینی شده کامرون هفت سال پس از نسخه اصلی وارد سینماها شد. در کمال تعجب طرفداران و منتقدین ، ​​این فیلم به همان اندازه سلف قبلی خود احمقانه ای احشایی داشت ، که حتی فیلم اسکات را حتی از نظر انرژی ، تأثیرات و ترسناک بی هویت زنبورگور حتی در معرض خطر قرار می داد. این که آیا شما رویکرد سوختگی آهسته اسکاتلندی را با توجه به عمل بسته بندی شده و مخلوق موجودات سنگین کامرون ترجیح می دهید یا نه ، بیگانگان هنوز هم به طور گسترده ای مشاهده می شوند نه تنها به عنوان یکی از بزرگترین دنباله های ترسناک تا کنون ، بلکه یکی از بهترین دنباله های تولید شده تاکنون. عادت نه.

Dawn of the Dead (1978)

معدود فیلمسازان به اندازه جورج A. رومرو منظره ترسناک را تغییر داده اند. از همه اینها ، شوک بینایی در اصل ژانر زامبی (و قوانینی را که حاکم بر آن است) با اولین فیلم سینمایی سال 1968 خود یعنی Night of the Living Dead ، اختراع کرد. آن فیلم با برخورداری از دلهره های تکان دهنده ، سبک رقت انگیز و زیرنویس هراسناک در روابط نژادی در آمریکا ، به یکی از پرکارترین فیلم های ترسناک تاریخ تبدیل شد و سرانجام در کتابخانه کنگره جایگاهی کسب کرد.

ما می دانیم که کمی ، اما رومرو فقط خراش دادن سطح یک حق رای دادن z-fiction پیشگامانه بود. هنگامی که او با طلوع مردگان سال 1978 به ژانر بازگشت ، بینندگان با یک عاقبت که دو برابر خون و گور ، مرگ و میر تکان دهنده تر و رفتارهای انسانی نفرت انگیزتر را تحت فشار قرار می داد ، تحت فشار کامل دید روبوسی رومرو برای جهنم روی زمین قرار گرفتند ، و بله ، یک حاشیه طنز بسیار واضح تر ، این بار به قدرت مخرب مصرف گرایی آمریکا اشاره داشت.

آنچه رومرو و شرکت از این عناصر می چرخند ، طوفانی کامل از داستان های زامبی است که می یابد بشر همچنان به مبارزه خود ادامه می دهد حتی به عنوان انبوه ارواح که بی ذهن و بیدار می شوند و خود بشریت را از بین می برد. فقط FYI - آن طوفان به همان اندازه از نظر عقل تکان دهنده است ، و همچنان یکی از بزرگترین فیلم های زامبی ، دنباله یا موارد دیگر در تاریخ است.

جمعه سیزدهم قسمت 2 (1981)

در حالی که کمتر کسی از شایستگی های جمعه سیزدهم به عنوان سینمای بزرگ استدلال می کند ، حتی بزرگترین مخالفان آن نیز باید شایستگی این فیلم را به عنوان یک تلنگر شه و بزرگ قلمداد کنند که برخی از صندوق های غیر منتظره چشمگیر را در اعزام های ناخوشایند خود از مشاوران اردوگاه جنون زده ترساند. این همچنین با داشتن یک طنز و خوش ذوق زبان در مورد خونریزی روی صفحه نمایش خود به رخ کشید.

بنابراین جای تعجب ندارد که تهیه کنندگان فیلم می خواستند فرمول را در قالب یک دنباله مستقیم تجدید نظر کنند. چیزی که جای تعجب داشت این بود که آنها واقعاً برای بار دوم فیلم بهتری ساختند. اشتباه نکنید ، جمعه سیزدهم قسمت 2 یکی از آن دنباله های نادر است که در واقع بهتر از نسخه اصلی است ، حتی اگر تنظیم و اجرای آن تقریباً مشابه با اصلی باشد.

بله ، قسمت 2 گروه دیگری از مشاوران راجع به جنس دنبال می کند که جلوی خونین و وحشیانه ای را به دست روانی انتقام جویانه می گیرند. همچنین تمام مواردی که فیلم اول را بسیار سرگرم کننده می کند - جنس و خون و ترساندن قاتل ها - و اجرای آن دو چندان می شود و در نتیجه فیلمی احساس می شود بزرگتر ، جسورتر و خونین تر از فیلم اصلی است. همچنین اتفاق می افتد که اولین شخصیت یکی از بزرگترین شرارت های slasherdom ، تنها و تنها Jason Voorhees را به نمایش بگذارد - که در اینجا در یک کیسه آویز از آنجا که همیشه بود ، ترسناک تر بود و در ماسک هاکی احمقانه ای بود که علائم تجاری وی شد.

رد شیطان (2005)

قبل از اینکه سفری نادرست در قطار بازسازی با هالووین (2007) و دنباله حتی بدتر از آن داشته باشیم ، راب زامبی به عنوان یکی از کارگردانان جذاب در این زمینه فعالیت می کرد

ژانر ترسناک او این شهرت را بر استحکام فیلم اول خود ، خانه ای از 1000 جنازه که به طرز عجیبی از سبک ساخته شده بود و دنباله آن به همان اندازه شیک ، The Devil's Rejects ساخته بود.

مراکز سابق گروهی از جوانان در جستجوی مرد در مرکز افسانه مشهور شهری ، در تگزاس برای تردد در جنگل های پشت تگزاس مشغول به کار بودند. آنچه در عوض می یابند خانواده Firefly است ، گروهی از Statanists cannibalistic خم شده اند که آنها را به وحشتهای غیرقابل تصور تحمیل کنند. بخش اعظم خانه 1000 قشر در حشیه خانه های تیتراژ اتفاق می افتد. وقتی The Devil's Rejects باز می شود ، ما قبیله ای Firefly را در حال فرار از یک کلانتر شیطانی می دانیم که از مبارزه با شر با شر ناامید است.

پشت یک موسیقی متن فیلم کلاسیک راک ، یک فیلمنامه تیغ تیز که می داند چه موقع شوکه شود و چه زمانی بخندد و یک احساس خنده دار از نیهیلیسم ، The Devil's Rejects یک فیلم جاده ای ، تریلر انتقام جویانه و بخشی از گوراندهاوس عجیب و غریب است. زامبی در مخلوط کردن ، زامبی قادر به ساختن برزخ و تهدیدهایی است که باعث شد خانه ای از 1000 قشر چنین نخستین جذاب باشد ، و دنباله ای را ساخت که تقریباً از هر راه پیشی دارد.

28 هفته بعد (2007)

28 روز بعد دنی بویل نه تنها ژانر پرچمدار زامبی را زنده نکرد ، بلکه تقریباً به تنهایی آن را زنده کرد. با این وجود ، بیش از چند مورد رزرو در مورد دنباله ای از اصلی ، بی حرکتی جنبش Boyle ، به خصوص به دلیل این که هیچ کس درگیر 28 روز بعد نشده بود ، در هیئت مدیره برای دنباله بود ، 28 هفته بعد.

همانطور که از این عنوان پیداست ، 28 هفته بعد شش ماه پس از سلف خود انتخاب می کند و می یابد انگلیس در تلاش است تا پس از وقایع نزدیک به آخرامانی اصل را جمع کند. با کمک ارتش ایالات متحده ، این دقیقاً اتفاقی است که برای یک گروه کوچک از بازماندگان در یک بخش امن در لندن می افتد. این احساس امنیتی دوام چندانی ندارد. هنگامی که یک حامل ویروس خشم راه خود را به منطقه قرنطینه می یابد ، همه جهنم به سرعت شکسته می شود.

پس از ورود مجدد آن ویروس به جمعیت ، خوب ، همه چیز همانطور که انتظار دارید خونین شود. اگرچه کارگردان خوان کارلوس فرنادیلیو به طرز ماهرانه ای به دنبال شیوع اجتناب ناپذیر در 28 هفته بعد می رود ، اما او همچنین رویکرد "اگر این شکسته نشود" را به روایت فیلم می برد - شخصیت ها معرفی می شوند ، هرج و مرج و قتل عام رخ می دهد ، و فیلم با یک سوء ظن بسته می شود. پایان مبهم جایی که 28 هفته بعد تغییر می کند فرمول در تمرکز آشکار خود بر شخصیت قرار دارد ، در حالی که رابرت کارلی ، رز بایرن ، جرمی رنر و ایموژن پوتز یک انسانیت مورد نیاز را به ضرب و شتم آورده اند. به نوبه خود ، 28 هفته بعد یک مشت عاطفی غافلگیرکننده را جمع می کند که حتی نسخه اصلی آن هرگز کاملاً مدیریت نمی شد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها